• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

سلامی مجدد

08 آذر 1391 توسط حقیقی

به نام خالق حسین(ع)

با سلام

ما بعد از تاخیری بسیار به مدد پروردگار و در ایام حزن و اندوه ائمه علیهم السلام که قلب آدمی  را می فشرد به سراغ شما خوبان آمدیم که از نظرات و پیشنهادات شما گرامیان استفاده کنیم و اعلام داریم ما همچنان زنده و منتظر هستیم.

 نظر دهید »

تبریـک

28 خرداد 1391 توسط حقیقی

عید بزرگ مبعث بر منتظران مهدی فاطمه (عجل الله تعالی شریف) مبارک باد.

انشاالله چشمانمان به ظهور آن امام عزیز روشن گردد.

“اللهم عجل لولیک الفرج”

 1 نظر

میلاد نور

23 اردیبهشت 1391 توسط حقیقی

سرای احمد امشب رشک طور است

زمین و آسمـان غـرق سرور است

نهد پا در جهان دخت محـــمد(ص)

به راهش از جهان گلریز حور است

هر یک از ائمه شط خروشانی هستند که فضای معرفت و استعدادهای بشری را سیراب و بارور کرده اند و همه ی این جویبارها از این چشمه سرازیر می شوند

چشمه جوشان فاطمه زهرا(س)

مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی)

 

فاطمه کسی است که از امتحان الهی سر بلند و شکیبا بر آمده، و پیش از آفرینش امتحان شده،و پروردگار او را در آزمون خویش شکیبا و پیروز یافته است؛ما امیدواران شفاعتت هستیم و از حضرتت می طلبیم ما را در زمره ی دوستدارانت بپذیری و جانهای منتظرمان را با بشارت ظهور منتقمت شاد گردانی. بیستم جمادی الثانی ؛ایام مبارک و فرخنده میلاد بضعه الرسول،سیده النساء العالمین حضرت فاطمه الزهرا(س) و فرزند صالحش امام راحل، احیا گر اسلام ناب محمدی(ص)،بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و هفته زن و روز مادر

این روز عزیز را به پیشگاه مهدی فاطمه (ع)و مقام رهبری و بر کلیه شیعیان تبریک می گوییم.

 1 نظر

محوریت فاطمه (علیها السلام)

05 اردیبهشت 1391 توسط حقیقی

محور رسالت:

فاطمه محور رسالت است پیامبر(ص) آنچنان او را بزرگ می شمردند و به او محبت می ورزیدند که از حد محبت عادی یک پدر به دخترش والاتر رفته بود. پیامبر عظیم الشان اسلام هنگامی که آهنگ سفر داشت با فاطمه بعد از همه وداع می کرد و هنگام مراجعت با او قبل از همه ملاقات می کرد.

در روایات زیادی وارد شده که آن حضرت با مشاهده سختی حال دخترش به شدت می گریست و پیامبر این شدت علاقه اش ناشی از اوج کمال فاطمه (علیها السلام)و محبوبیتش نزد خداوند بود. این نشان از آن دارد که فاطمه در رسالت پدرش نقش دارد و رکن مهم پیشرفت اسلام بحساب خواهد آمد و درحیات پدرش و چه بعد از آن نقش بسزایی را ایفا نمود.

محور خشم وخشنودی خداوند:

علی (ع)و رسول خدا(ص)فرمودند:"ان الله یغضب و یرضی لرضاک"   کنز العمال،ج7،ص111

همانا خداوند به خشم تو خشم می کند و به خشنودی تو خشنود می شود. روشن است کسی که جز خدا در عالم نمی بیندو در برابر او تسلیم مطلق است و اراده ای جز اراده ی خدا ندارد،قهراً رضای او رضای حق و خشم او خشم حق خواهد بود و او انسان کاملی است که رفتار و کردار او،امام و اسوه و حجت خلق خواهد گشت.

محور امامت:

فاطمه(علیها السلام) محور امامت است. خداوند به او مژده داد که از نسلش یازده ذریه پاک و امام پدید آید که همه هدایتگر دوران خود می باشند.ام الائمه است و ام الازهار (مادر شکوفه ها و گلهای اسلام)هم ام الانوار الائمه نام دارد زیرا که نور امامان از او مشتق است. او حامل سر مستودع خدا،ولی امر و بقیه الله است. در دعای حاجتی که به اسم اوست چنین می خوانیم :"اللهم انی اسئلک بحق فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها ان تصلی علی محمد و ال محمد (ص)و ان تفعل بی ما انت اهله و ان تقضی حوائجی “

فاطمه علیها السلام آن زنی است که نور امامان از او پدید آمده و تداوم یافت. و بدین سان او امامت اسلام را به تاریخ بشریت و به انبیای الهی پیوند می دهد. (منتهی الامال،ج1،ص134)

محور اهل کساء:

داستان کساء بدینگونه است که روزی رسول خدا (ص) علی،فاطمه و حسنین(علیهماالسلام)رادر عبایی که خود هم در ان بود گرد آورد و آیه تطهیر را در شأن آنان خواند که :"انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل بیت و یطهرکم تطهیرا"و دعا فرمود :خداوندا اینان اهل بیت وآل محمدند(ص)، درود و برکات خود را بر اینان قرار ده که تو ستوده و والا مقامی . 

محور عصمت:

حضرت فاطمه(س)تنها زن معصوم اسلام است که عصمت او ریشه ی قرآنی و حدیثی داشته و تاریخ زندگی پر افتخارش، شاهد بزرگ دیگری در این مقوله می باشد و سخنان پیامبر(ص)در حق وی حاکی از عصمت و پیراستگی او از گناه می باشد. آنجا که درباره ی او چنین می فرماید:"فاطمه بضعه منی فمن أغضبها أغضبنی" 

محور هدایت و پیشوایی:

فاطمه(س) محور هدایت است و در جنبه ی پیشوایی امت است. رسول خدا (ص)در پیشرفت آیین خود و اهداف خویش الگوی مردانه بسیار داشت، اما در جنبه الگویی زن عده او بسیار اندک بودند و در آن جمع اندک فاطمه (س) در رأس بود.

در تفسیر آیه :"ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریا تنا قره اعین و اجعلنا للمتقین اماما” رسول خدا (ص)مقام پیشوایی را درباره ی خانواده خود پرسید،همانگونه که درباره ی کلمات ازواج و  ذریه و قره اعین پرسش کرد. جبرئیل خدیجه را مصداق ازواج ،فاطمه را مصداق ذریه و حسن  و حسین (علیهما السلام) را مصداق قره اعین و علی را مصداق امام ذکر کرد.

از ذریه او چه نسل پاک و پاکیزه ای پدید آمد که با عزت و شوکت نسل های آدمیان را با نور ولایتشان به اعلی علیین و درجات والای انسانیت رسانیدند.

محور نجات از آتش دوزخ:

حضرت فاطمه(س) می فرماید: “یا رب أحببت أن یعرف قدری فی مثل هذا الیوم پروردگارا دوست دارم در همچو روزی (قیامت) قدر و منزلت من شناخته شود .

خداوند متعال می فرماید:"یا بنت حبیبی ارجعی فانظری من کان فی قلبه حب لک اولاحد من ذریتک خذی بیده فأدخلیه الجنه”

ای دختر حبیب من برگرد و نگاه کن هر کسی که محبت تو یا یکی از فرزندانت را در قلب دارد دستش را بگیر و وارد بهشت کن. 

امام باقر (ع)می فرمایند:ای جابر سوگند بخدا ، فاطمه در آن روز مانند پرنده ای که دانه ی خوب را از بد جدا می کند و بر می دارد، شیعیان و دوستان خود را از میان اهل محشر جدا می کند و نجات می دهد.

برگرفته از کتاب شمس العصمه از احمد ابراهیمی هرستانی 

 3 نظر

غريب

28 فروردین 1391 توسط حقیقی

                                      السلام عليك يا بن رسول الله،السلام عليك يا حجه الله يا  امام علي النقي (عليه السلام)

                                   امام هادي(عليه السلام):الدنيا سوقٌ رَبحَ فيها قَومٌ و خَسِرَ آخرونَ: دنيا بازاري است كه عده اي

                                    در آن سود مي برند و عده اي ديگر زيان مي بينند.(تحت العقول،ص483)

فداي حجت خدا كه چه روشن و واضح خط و راه را نشان ما مي دهند.اما ما را چه شده كه اينگونه

در خوابيم، ما را چه شده كه اشك بر ديدگان يوسف زهرا حلقه مي زند و قلبشان را مي فشرد.

تا كي سكوت ، تا كي مظلوميت تا كي …                 شب فراق تو جانا خدا كند كه سرآيی

                                    سر آيد و تو بيايي،خدا كند كه بياي                         بيا مهدي زهرا، بيا …

                                   سامرا كه آنرا سُرَ مَن رَا مي خواندند چرا غريب ترين نقطه عالم نام گرفته چرا ؟

 

 10 نظر

شرايط تأ ثير نصيحت

20 فروردین 1391 توسط حقیقی

لحيم و آهن:

نصيحت كردن موقع مخصوص به خود دارد. اگر در موقع خودش انسان نصيحت كرد ، اين نصيحت اثر دارد و اگر بي موقع بود، بر روي بچه اثري ندارد، وقتي بچه به شما عقيده مند است او را نصيحت كنيد نه اينكه وقتي به شما بدبين است،چون در اين هنگام ،بدبيني او نمي گذارد كه نصيحت شما را بپذيرد.

لحيم گران وقتي كه مي خواهند يك ظرف مس يا آهني را لحيم كنند،اول به آنجا كه مي خواهند لحيم كنند اسيد مي مالند،چون ذرات چرك و چربي كه روي فلز است مانع از جوش خوردن لحيم با آن چيز مي شود ولي اگر در اول با سمباده پاك كنيم و بعد از آن اسيد روي آن بزنيم تا پاك شود،آنوقت است كه اين دو لحيم به هم جوش مي خورند و ديگر كنده نمي شود.

حالا،اگر انسان هم مي خواهد به فرزند خودش نصيحت بكند بايد اين نصيحت به او جوش بخورد و حرف انسان به فرزندش پيوند بخورد،براي انجام اين كار،اول بايد اسيد باشد تا چركهايي مثل بدبيني،سوءظن ، ناراحتي،غيظ و غضب كه مانع از چسبيدن نصيحت مي شود با اسيد شستشو شود.

خوب،آن اسيد چيست؟

شما دوستان عزيز به ما بگوييد كه اسيد چه چيزي مي تواند باشد. منتظريم.

 2 نظر

تربيت با عمل

17 فروردین 1391 توسط حقیقی

لباس :

اين بدن فرزند،لباسي براي روح فرزند است. شما اگر مثلاً مواظب باشيد لباس طفل پاك و تميز باشد اما بدن طفل كثيف و آلوده باشد،اشتباه است. همينطور اگر بدن طفل تميز باشد اما روحش كثيف باشد.

بقول سعدي:

تن آدمي شريف است به جان آدميت

نه همين لباس زيباست نشان آدميت

بدن كه يك لباس زيباست،نشان آدميت نيست،جان بايد درست شود.پس برنامه اي بايد مادر بكار ببردتا به تدريج كه طفل تواناي  بر هر كاري مي شود،ديگر مادر آن كار را انجام ندهد چون اگر طفل توانا بود،و مادر انجام داد،بدن تواناست،اما روح ناتوان مي شود.

براي توانا شدن روح بايد به تدريج كه رشد مي كند به او مسئوليت و ماموريت بدهد.

شما مي گوييد بچه كار را خوب انجام نداده است چه كارش كنيد؟بايد از او قهر كنيد تا انجام بدهد يعني محبت مفتي به او ندهيد،محبتتان را قيمتي كنيد،لطف و عنايتي كه به او داريد در مقابل درستكاري او باشد و شما لطف خود را تنظيم كنيد. وقتي ديديد درست كار مي كند بر اين لطف بيافزاييد،وقتي ديديد درست كار نمي كند اين لطف را كم كنيد،با كم و زياد كردن لطف و محبتتان نسبت به طفل، طفل را به كمال نزديك مي كنيد.با زياد و كم كردن مي فهمد كه كدام كار خوب بود،تا نكند،چون احساس كرد كه با او سرد برخورد كرديد و كدام كار خوب بود،همان كار را انجام بدهد. آدمي كه حكيم نيست ،از روي احساس و عواطف كار مي كند. گاهي ممكن است خيلي اشتباه بكند.بچه گاهي خيانت و خطا كرده ،مادر از او خنده اش مي گيرد و اين ضعف است. تبسمي كه در اين حالت مي كند به آينده طفل لطمه مي زند.

آن چيزي كه روي بچه انسان اثر مي گذارد نحوه ي قيافه و صورت انسان و چين و شكن پيشاني انسان و نگاه چشم  انسان است كه با بچه حرف مي زند.

حرف اساسي از زبان چشم گفته مي شود و چشم گوياتر از زبان انسان است.

آيا شما نديده ايد مثلاً گاهي كسي برايتان حرفي مي زند،نگاه به حركاتش مي كنيد،به حرفش مشكوك مي شويد، چون آن حركات به شما حرفي مي زند و يك جور سخن مي گويد كه از خود زبان آن طرف گوياتر است،آيا نديده ايد كسي كه مي خواهد زبان بازي كند يا دروغ بگويد،از لحن كلامش مي فهميد كه يك حرفي دارد،از دست پاچگي او مي فهميد كه اشكالي درونش هست!از ضد و نقيض حرف زدنش مي فهميد كه يك اشكالي در كار اوست،اين قسمتها را انشاءالله مواظبت كنيد.

برگرفته از تمثيلات آيت الله حائري شيرازي

 2 نظر

تربيت الهي

17 اسفند 1390 توسط حقیقی

حيوانات :

شما بچه تان را هر اندازه زحمتش بكشيد ،هر اندازه لباسهايش را تر و تميز بكنيد،هر اندازه كه شستشو كنيد ،پاك كنيد ،پاكيزه كنيد،يك كبوتر سفيد را كه نگاهش مي كنيد .از بچه شما خيلي نظيف تر است.

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

10ربيع الثاني

13 اسفند 1390 توسط حقیقی

10 ربيع الثاني وفات حضرت فاطمه معصومه(س) در سال 201هجري قمري و به توپ بستن گنبد مطهر حضرت امام رضا (ع)توسط عمال روسيه تزاري سال 1330 هجري قمري را خدمت آقا بقيه الله (ع)و مقام معظم رهبري (دامه بركاته)  و مردم غيور ايران زمين تسليت باد.

امام جواد عليه السلام :هر كس عمه ام (حضرت معصومه عليها السلام )را در قم زيارت كند پاداش او بهشت است.

سفينه البحار ،ج2،ص376

 نظر دهید »

ميلاد نور مبارك

10 اسفند 1390 توسط حقیقی

8 ربيع الثاني  ولادت يازدهمين گل ازگلستان امامت مبارك

امام حسن عسگري (ع):بهتر از زندگي  آن چيز است كه چون از دستش دهي از زندگي بدت آيد.

تحف العقول ،ص 520

 3 نظر

رياست طلبي (توپ)

09 اسفند 1390 توسط حقیقی

انسانها در وادي نيل به كمال با هم دشمني ندارند، از اين جهت در راستاي نيل به كمال با هم به تعارض نمي رسند . كمال هر كس كمك به كمال ديگري است نه مانع آن ولي رياست چنين نيست .

رياست مثل گردو نيست تا بتوان آن را شكست ، نصفي را به اين يكي و نصف ديگر را به آن يكي داد.اگر رياستي بشكند،ديگر رياست نخواهد بود .همانطور كه توپ فوتبال اگر قاچ شود، توپ نيست، رياست هم قابل قاچ شدن نيست . 

رياست دنيا مثل توپ است.

اگر در بازي فوتبال ، توپ زير پاي يكي رفت،معني آن اين است كه از زير پاي حريفان ديگر، خارج شده است.

منشا اختلاف انسانها، دنيا گرايي آنهاست . چون كسي كه طالب دنياست مي خواهد تا همه را به زمين بزند و خودش به آن برسد. اما كمال مثل توپ نيست،بلكه مانند بهداشت است.

بهداشت يكي با بهداشت ديگري نه تنها منافات ندارد، بلكه لازم و ملزم يكديگرند. اگر در يك شهر،همه بهداشت را رعايت كنند، مرض كمتر مي شود و گند زدايي مي گردد.

برگرفته از تمثيلات  آقاي حائري شيرازي

 2 نظر

نفوذ اسلام تا قلب دشمن

03 اسفند 1390 توسط حقیقی

خداوندا هزاران بار شكر نعماتت كه در همه شرايط ،هميشه حافظ و راه گشاي ما بوده اي.

 دشمنان اسلام و مسلمين ، دشمنان سرزمين پاك ايران زمين سعيشان بر اين بوده كه به هيچ عنوان نگذارند اسمي از ايران و ايراني اسمي از شيعه و مسلمان بر سر زبانها باشد و با هزينه كردن ميلياردها دلار ، انواع و اقسام تحريمات ، ترورهاي شخصيت هاي علمي و دانشمندان كشورمان، خواسته اند ما را تسليم خود كنند و روح امامت ، شهادت و ايمان را از صفحه ي قلبمان محو كنند آنان  احمدي روشن را از ما گرفتند تا به آرمانهاي خود برسند افسوس كه متوجه نيستند ملت ما هرگز خاموش نخواهند شد و به ياري پروردگار مهربان قلبها متوجه اين سرزمين و ايمان مردم اين مرز وبوم مي شود .

نمونه بارز آن مسلمان شدن شان استون فرزند اليور استون فيلمساز سينماي آمريكا كسي كه نبض سينماي هاليوود در دستان اوست و انواع و اقسام فيلمهاي ضد اسلام و مسلمين را مي سازد .

 در بهمن ماه 90 به پايتخت فرهنگ وتمدن اسلامي مي آيد و در حضور آيت الله ناصري به دين مبين اسلام مي گرود و نام مقدس علي را براي خود انتخاب مي كندو خيلي جالب عنوان مي كنند علت شيفته شدنش به مولا علي  از خود گذشتگي و رضاي خدا بود ،در جنگ احزاب ،آن لحظه اي  كه  حضرت علي (ع) روي سينه عمر ابن عبد ود مي نشيند و شمير را بيرون مي آورد كه او با بي شرمي اب دهانش را بر صورت مبارك علي (ع) مي اندازد آقا  از روي سينه او بلند شده و اجازه مي دهد او دوباره بلند شود وقتي اصحاب علت را جويا شدند آقا مي فرمايند اگر ان لحظه او را مي كشتم ممكن بود بخاطر خودم  و خشمم باشد و كار براي خدا نباشد .

 1 نظر

حب دنيا ، عامل محروميت از فيض

30 بهمن 1390 توسط حقیقی

ظرف:

انسان همانند ظرفي است كه در وسط باران قرار  گرفته باشد .

شما اگر اين ظرف را پشت و رو بگيريد به گونه اي كه دهانه ظرف رو به زمين و پشت ظرف رو به بالا باشد از هر طرف باران ببارد از پشت ظرف مي چكد و توي ظرف خشك و خالي مي ماند.

انسان آنگاه كه حب دنيا دارد مثل آن مي ماند كه دهانه ظرفش را رو به خاك گرفته باشد. كاسه اش را وا‍ژگون كرده باشد .

اگر من كاسه خودم را واژگون بگيرم و از رحمت مستمر و واسع الهي محروم شوم باران را تقصيري نيست ، من ظرف را بد گرفته ام.

حب خدا ، رحمت خدا و لطف خدا چيزي محدود نيست ، دائم است، جاري است. ما بايد توفيق بهره گيري از آن را داشته باشيم.

 3 نظر

جوشش آب از زمين ( خود جوشي مردم ، زمينه ظهور )

29 بهمن 1390 توسط حقیقی

موضوع حكومت جهاني بر مي گردد به اينكه انسانها از خودشان بدون تكيه به دسته و گروه و سازماني ، جوششي پيدا كنند و خود انسانهاي محروم وارد معركه بشوند. اگر اين كار شد ، ديگر مستكبرين نمي توانند محرومين را عقب نگه دارند و ورق بر مي گردد. اما اگر كارهايي شده كه همگاني و همه جايي نبود، يك عده اصلاح طلب بودند، و عدهء ديگر هم در پي انها حركت مي كردند ، وقتي آن اصلاح طلبان را گرفتند زندان كردند يا كشتند ، بقيه مثل موجود بي سري شده از بين مي روند. اين گونه قيامها زمينه ظهور نيست .

مثالي براي خود جوشي بزنم :

 در منازل جنوب شهر گاهي كه باران مي آيد ، آب وارد خانه ها مي شود . اينها اين اب را حلب حلب در كوچه  مي ريزند يا پمپ مي گذارند و مشكلشان هم حل مي شود ، آّب باران از در  امده تو ، از در هم بيرون مي كنند. سطح آب زير زميني مي آيد بالا آبي كه در سرداب جمع شده از توي كوچه نيامده ، از زير سرداب و ديوار سرداب جوشيده است ، اين آب را وقتي حلب حلب بر مي داري دوباره جايش آب مي آيد ، مثل چاه . عرب به اينگونه جوشيدن آّب  "انتفاضه “مي گويد. يعني خود جوش.

در اين  انقلاب ما قبل از پانزده خرداد حركتي و مبارزه اي آغاز شد ، شاه در جريان پانزده خرداد چندين هزار نفر را كشت و عده زيادي را هم دستگير كرد كه اين كار تمام شود .

امام روي وظيفه خودش به مبارزات ادامه داد. امام را گرفتند ، زندان كردند . شش ماه بعد آزاد كردند ، دوباره تبعيد كردند ، امام به راه خودش ادامه داد . تا اينكه سال 57 فرا رسيد . در آن سال مردم براي راهپيمايي به خيابانها ريختند . اين راهپيمايي مردمي ” انتفاضه “بود . يعني سطح فكر مردم به اندازه اي بالا آمده بود كه مبارزه محدود به يك عده خاص و سازمان خاص نبود . در همه مردم اين انقلاب جوشيده و به حد انتفاضه رسيده بود. هر چه گرفتند و كشتند ، مردم اعتنايي به حكومت نظامي هم نكردند و جلو آمده و براي شهداي هر شهري ، در شهر ديگر فاتحه گرفتند. چهلم ها به حد انتفاضه رسيده بود تا در 22 بهمن كه همه بيرون ريختند و سراغ پادگانها رفتند. جلوتر پادگانها سراغ مردم مي آمدند ، اين دفعه مردم ريختند و پادگانها را يكي يكي گرفتند و ارتش به مردم پيوست چرا؟ چون ديگر با زندان و زدن و كشتن حل نمي شد.

 كار امام زمان (عجل الله تعالي فرجه ) كه در روايات داريم كه خدا امر او را اصلاح مي كند ، اصلاح كار و زمينه چيني براي آن حضرت اين است كه مثلا انتفاضه و جوشش به كشور ما محدود نباشد كه اگر آمريكا كشور ما را در محاصره اقتصادي ، سياسي و نظامي قرار داد ، بقيه دست روي دستشان بگذارند . خود آنها هم درونشان جوشش پيدا مي شود و نهضت از متن مردم مي جوشد. همانگونه كه به حمد الهي در جهان شاهد ان هستيم و مردم در سراسر جهان به جوشش افتاده و انشا الله زمينه اي باشد براي ظهور منجي عالم بشريت  مهدي فاطمه (ع )

برگرفته از كتاب تمثيلات آيت الله حائري شيرازي                                                                                                                                                                                   

 نظر دهید »

بهترين توصيه براي همسران

24 بهمن 1390 توسط حقیقی

يكي از دختران امام خميني (ره) نقل مي كردند:

در ابتداي ازدواج ، خدمت حضرت آقا رسيديم كه توصيه اي بفرمايند. ايشان به بنده فرمودند: اگر شوهرتان ناراحتي داشت، به هر دليل به شما چيزي گفت، بد سلوكي كرد؛شما همان وقت هيچ نگوييد، گر چه حق با شما باشد. بگذاريد آن حالت عصبانيت كه فرو كش كرد،‌حرف خود را بزنيد . عين همين توصيه را به شوهرم نيز كردند.

بنده وقتي اين حرف را شنيدم ، در ابتدا خيلي به آن اهميت ندادم . بعد ها كه فكر كردم ديدم انصافاً ريشه ي بسياري از اختلافات خانوادگي، به همين جا بر مي گردد و لذا از ان به بعد ، هر وقت كسي از من تو صيه اي درباره  مسايل خانوادگي خواسته است ، همين سفارش حضرت امام را گفته ام.

درود بر آن پير جماران كه به حق نفسش ، وجودش ، كلامش ، همه وهمه راه گشا و چراغ هدايت بود .

 2 نظر

نامه عاشقانه

18 بهمن 1390 توسط حقیقی

“تصدقت شوم ؛الهي قربانت بروم ،در اين مدت كه مبتلا ي به جدايي از آن نور چشم عزيز و قوت قلبم گرديدم متذكر شما هستم و صورت زيبايت در آينه قلبم منقوش است.

عزيزم ، اميدوارم خداوند شما را به سلامت و خوشي در پناه خودش حفظ كند. حالِ من به هر شدتي باشد مي گذرد ولي به حمد الله تا كنون هر چه پيش آمد خوش بوده و الان در شهر زيباي بيروت هستم. حقيقتا جاي شما خالي است.فقط براي تماشاي شهر و دريا خيلي منظره خوش دارد.صد حيف كه محبوب عزيزم همراهم نيست كه اين منظره عالي به دل بچسبد… ايام عمر و عزت مستدام. تصدقت . قربانت؛ روح الله”

عاشقانه ترين نامه اي كه از يك فقيه ، مجتهد ، مرجع تقليد شيعه و رهبر فرهمند ايران طي بيش از يك دهه بر جاي مانده و نه فقط در ميان روحانيون و سياستمداران كه در ميان روشنفكران و نويسندگان هم بي نظير است.

 

 1 نظر

يادي از آن پير سفر كرده

17 بهمن 1390 توسط حقیقی

سالهاي سال گذشت… و فرياد ها و استقامت ها آنچنان كه بايسته بود به ثمر ننشست تا اينكه بر جبين تاريخ چنان خورشيدي درخشيد كه در پرتو وجودش راه حق و باطل بر رهروان بيدار دل نمايان شد، و باگرمي كلامش جاني دوباره بر كالبد زمان دميده شد.

پرچمداري از تبار محمد و علي (عليهما السلام) حسين وار فرياد هيهات منا الذله سرداد و در پشت خود هزاران هزار انسان آزاده را هم آواي خويش نمود…

واين بود كه خدا به بركت انفاس قدسيه او پيروزي را به ملت ما ارزاني داشت و حكومتش را بر سرزمين  ما راسخ كرد و نعمت ولايت را عطايمان نمود.

آري امام خميني (ره) ، همان شاگرد مكتب امام صادق (عليه السلام) ، اسلام ناب محمدي را به جاي اسلام دروغين آمريكايي فرياد برآورد ، و انقلاب  را با نهايت درايت و كفايت، از شروع تا پيروزي ،‌و بعد از پيروزي ، آنچنان هدايت نمود كه نگذاشت هيچ گزندي بر آن وارد شود.

حضرت امام آن پير فرزانه از خود دو يادگار گرانبها بر جاي گذارد كه تمسك به آن براي هميشه ، انقلاب و ارزشهاي ما را تضمين مي كند.

و آنها :

يكي ولايت و حكومت فقيه است، كه امروز بدست سيد علي خامنه اي كه به حق پاسدار اين امانت گرانبها و از جان بركفان اين عرصه اند، نهاده شده ، و ديگر ي مجموعه بيانات و رهنمود ها و پيام هايي است كه امام در حرف حرف بيان و جاي جاي بيان خود الگويي مطمئن و راهي هموار را بر پيش پاي مي نهد و آينده اي روشن را ترسيم  مي نمايد.

از محور هاي مهم اين پيام عبارتند از :

1- بيان ارزش و جايگاه اصيل فقه و فقاهت و روحانيت  شيعه .

2- دفاع از خدمات علمي حوزه هاي علميه و تبيين نقش علماء و روحانيون در نهضت و انقلاب اسلامي.

3- گوشزد نمودن طر حهاي استعمار در نابودي و براندازي روحانيت و حوزه هاي علميه .

4- بيان خون دلهايي كه امام از متحجران واپس گرا و مقدس نما خورده است.

5- تبيين انحراف فكري رو حانيان كج انديش و ليبرال هاي غرب گرا در جدايي دين از سياست و خطر آنها براي انقلاب و نظام.

6- دعوت روحانيت ، مدرسين و حوزه ها در رفع اختلاف سليقه ها و توجه به دشمنان واقعي انقلاب.

7- طراحي استراتژي آينده انقلاب و حكومت اسلامي.

برگرفته از منشور روحانيت

 1 نظر

بهارن خجسته

12 بهمن 1390 توسط حقیقی

دهه  فجر سر آغاز اسلام ،خاستگاه ارزشها ي اسلامي ، مقطع رهايي ملت ايران و بخشي از تاريخ  ماست. كه گذشته را از آينده جدا ساخته است .                                     

(قسمتي از بيانات مقام معظم رهبري دامت بركاته) 

12 بهمن سال 1357 شمسي بود كه امام خميني آن پير فرزانه قدومش را در سرزمين ايران گذاشت و پرونده اي عظيم را گشود .

آغاز دهه فجر انقلاب اسلامي مبارك

 1 نظر

بوي عطر مي ايد

11 بهمن 1390 توسط حقیقی

8 ربيع الاول  سال 260ه.ق شهادت امام حسن عسگري (ع) و آغاز دوران امامت كودكي 5 ساله  مي باشد.كودكي كه در شب جمعه نيمه شعبان سال 255 هجري در شهر سامرا در آن فضاي خوف ناك  با قدوم نورانيش تمام عالم را نور افشاني كرد.

كودكي كه هم نام و هم كنيه محمد مصطفي (صلي الله و عليه ) است .

مهدي جان آغاز امامتت مبارك

تقريبا 1178 سال از امامت حضرت بقيه الله مي گذرد خيلي اتفاق افتاده كه  افرادي منكر طول عمر آن حضرت شدند كه در جواب آنان بايد گفت :مساله طول عمر يك مساله اي نبوده كه مخصوص به حضرت مهدي (ع) باشد بلكه تاريخ گواه آن است كه افرادي همچون حضرت آدم 930: سال ، حضرت لوط:732 سال ، حضرت نوح تا قبل از طو فان 950 سال و حتي حضرت ادريس 960 سال عمر كردند .پس تكرار يافتن آن امري طبيعي و معقول خواهد بود. و به گفته فلاسفه بهترين دليل بر امكان يك چيز وقوع آن است .

اللهم عجل علي ظهورك

.

 1 نظر

درخت ( نقش اميد و اعتماد به نفس)

10 بهمن 1390 توسط حقیقی

درختي را اگر آب ندهند، برگهايش مي افتد و افسرده مي شود ، وقتي به آن آب دادند، برگهايش راست مي ايستد.

انسان نا اميد مانند يك درخت پژمرده است، اما وقتي كه اميد وار مي شود مانند درختي است كه تازه آن را آب داده اند و سرشار از نشاط  مي شود ، فرد وقتي احساس كرد كه توان كار و زندگي و برخورد با مشكلات را دارد جر ات پيدا مي كند كه به سراغ مشكلات برود.

انسان گاهي از شنيدن مشكلات سرش به درد مي آيد . و گاهي آنچنان مشتاق رويارويي با مشكلات است كه دلش مي خواهد به او بگويند بيا و اين مشكل را حل كن.

گاهي انسان از حل مشكلات خودش عاجز است ولي گاهي اوقات علاوه بر اينكه مشكل خودش را حل كرده است دستش نيز براي حل مشكل ديگران باز است .

آدمهايي كه مشكل ديگران را حل مي كنند، كمتر گرفتار اعتياد و اين گونه مسائل مي شوند.

بچه را نيز بايد به نوعي تربيت كرد كه وقتي بزرگ شد نه تنها بتو اند مشكل  خودش را حل نمايد بلكه يك مقدار وقت را هم براي حل مشكل ديگران صرف كند.

برگرفته از كتاب تمثيلات ايت الله حائري شيرازي

 3 نظر

طعم عبادت و احسان (بچه و آبگوشت)

14 دی 1390 توسط حقیقی

گاهي شما مزه غذا را به بچه تان مي چشانيد ، يك ذره آبگوشت توي دهانش مي ريزيد كه مزه اش را بچشد. خداوند متعال هم ، گاهي مزه معنويت را به انسان مي چشاند، مثلا وقتي به زيارت حضرت رضا (عليه السلام) مي روي ، روز اول ، ساعت اول كه وارد مي شوي و صورت را روي ضريح يا كنار ديوارش مي گذاري و منقلب مي شوي، يك احساس نسيم بهشتي مي كني، اصلا دنيا در نظرت كوچك مي شود .

اين نه كه از استحقاق شماست يا به مقامي رسيده ايد كه  اين معاني را درك مي كنيد ، نه، خود آنها اين مقام را تنزل داده اند وبه شما چشانده اند تا بفهميد چه خبر است.

گاهي خدا ، مزه نماز را به انسان مي چشاند، گاهي وضو را گاهي روزه را ، گاهي اكرام به فقير را ، احسان را، گاهي خدا جلوه اي از ارزشها ي اينها را به انسان مي چشاند مثل آن وقتي است كه شما يك ذره نان را توي آبگوشت مي زنيد و توي دهن بچه شش ماهه مي گذاريد و به او مي چشانيد.

 خداوند در طول زندگي ، گاهي خوبيها و مناجاتها را به انسان مي چشاند.

 1 نظر

حيات و مرگ (روز وشب)

04 دی 1390 توسط حقیقی

وقتي  كه دل زنده شود، مثل روز روشن مي شود. انسان در روز روشن ،سياه و سفيد برايش فرق دارد ،رنگها و نقش و نگارها را تشخيص مي دهد و اگر نور نباشد هيچ چيز را تشخيص نمي دهد، وقتي هم دل انسان مي ميرد ، انسان رنگ اعمال را تشخيص و تميز نمي دهد ، يعني فرق واجب و حرام را نمي فهمد،همانطوري كه اگر نور نباشد ،سياه و سفيد قابل تشخيص  نيست ،وقتي هم كه دل سياه شد، فرق بين كار بد و خوب را تشخيص نمي دهد . گاهي اوقات انسان فحش مي دهد ولي نمي فهمد يا به او فحش مي دهند ولي مي خندد. اين نشانۀ دل مردگي است.

  برگرفته از تمثيلات آيت اله حائري شيرازي

 نظر دهید »

بينايي دل

29 آذر 1390 توسط حقیقی

بعضي  نابينا ها،نابينايي چشمشان آن قدر زياد است كه چيزي نمي بينند،پيش پايشان را هم نمي بيند، اما اگر چراغ را خاموش كني ،يك فرقي مي فهمند و مي گويند روشن يا خاموش شد. يا وقتي كه دستشان را مي گيريد و از آفتاب به سايه واز سايه به آفتاب مي بريد، متوجه مي شوند. بعضي نابينا ها سايه و آفتاب را هم نمي فهمند، تاريك و روشن را هم درك نمي كنند.

ما هم گاهي ، چشم دلمان اين قدر نابينا مي شود كه نمي توانيم تشخيص دهيم كه آيا خدا از ما راضي است يا نيست، در حالي كه اگر خدا از انسان راضي باشد قلبش روشن و اگر ناراضي باشد قلبش تاريك مي شود. گاهي انسان وقتي غيبت مي كند، احساس مي كند كه دلش گرفته شد اين همان اندازه اي است كه انسان سايه وروشن را درك مي كند. گاهي انسان غيبت مي كند ، اصلا  دلش هم تاريك نمي شود. تهمت مي زند ،ابداً رعشهء كلام هم پيدا نمي كند. خيلي راحت مي تواند تهمت بزند. گاهي انسان دروغ مي گويد و مضطرب هم نمي شود ،بعد هم پشيمان نمي شود.

اين چيست؟

اين يك نابينايي پيدا كرده كه سايه و آفتاب هم نمي فهمد. كارش سخت است.

گاهي انسان اينجور نيست . وقتي مثلا صحبت از خدا و خدمت با او مي شود واقعا احساس سبكي مي كند.وقتي صحبت دنيا و اينها ميشود ، احساس سنگيني مي كند و خودش بدش مي آيد. اين آدم مؤ من است كه اينطور است.

روايت داريم  از رسول اكرم (ص) كه مي فرمايند: “مَن سَرَهْ حَسَناتُه وَ سائَتُه سَيّئاتُهُ فَذلِكَ المؤمنُ حقّا “

هر كس بدي هايي كه كرده ناراحتش كند و خوبيهايي كه كرده دلش را روشن كند، اين مؤمن حقيقي است.

پس شكر كنيد خدا را ، كه اگر يك وقت غيبت كرديد احساس مي كنيد از خودتان بدتان مي آيد، يا مثلا دفاع از مؤمني كرديد احساس مي كنيد مثل اينكه باري را زمين گذاشتيد و سبك شديد. اين از علامات مؤمن است كه خوب و بد را بفهمد .

انسان  وقتي كه يك مقداري ايمانش قويتر شد مؤمن و غير مؤمن برايش فرق مي كند. مثلا وقتي كه مؤمن مي آيد دلش شاد مي شود ، وقتي غير مؤمن مي آيد يك خورده دلش مي گيرد. گاهي بعضي از اين هم بالاترند مؤمن تا مؤمن برايشان فرق مي كند. بعضي از مؤمنين هستند كه وقتي اينها را مي بيند، قلبش روشن مي شود. اينها مراتب دارد.

( بر گرفته از كتاب تمثيلات آيت اله حائري شيرازي)

 2 نظر

در باني دل (سرايدار)

02 آذر 1390 توسط حقیقی

خداوند متعال مي فرمايند:” اِنَ اَكرَمَكُم عِندَ الله اَتقاكُم ” يعني قيمتي ترين شما پيش خدا با تقوي ترين شماست.

يعني اگر كسي كاسب جزئي بود يا شغل كوچكي داشت اما در كارش امانتدار بود اين پيش خدا قيمت پيدا مي كند. قيمت هر كس به اندازه كار اوست .

كسي كه سرايدار يك خانه كوچك است، مزد كمي به او مي دهند كسي كه سرايدار يك گارگاه بزرگ است ،مزد بيشتري به او ميدهند. اما اول كاري كه از سرايدار مي خواهند اين است كه نگذارد دزد به خانه بيايد.

انسان را خدا سرايدار دلش قرار داده وگفته :اين دل را سپردم دست تو ،  تو هم سرايدار آن هستي ،اين شيطان هم دزد است ،نگذاريد بيايد تو،بايد دم در بپرسي كي هستي ؟از كجا هستي ؟چه مي خواهي؟در را روي همه باز نكن! اگر ما غير خدا را به دل راه داديم خدا ما را بازداشت و مواخذه مي كند.

برگرفته از (تمثيلات معنوي - عرفاني) ايت اله حائري شيرازي

 نظر دهید »

نماز ،حرکت دل

16 مهر 1390 توسط حقیقی

نماز مثل ماشین است.شما این قدر استارت می زنید تا روشن شود. نماز استارتی است که می زنید.اگر زدید روشن نشد خسته می شوید دیگر نمی زنید نماز استارتی است که برای حیات انسان می زنید که روشن شود و بگیرد. قدیمها می آمدند هندل می زدند،این قدر هندل می زدند تا یک دفعه ماشین روشن  می شد ،یکی که روشن بشود دیگر بس است،دیگر بعد از آن نمازت ،بعد از روشن شدن است که با دل زنده می خوانید.خود آن روشنی وادارت می کند که نمازبخوانی نماز برای این است که به انسان معنا بدهد و انسان را زنده کند.نماز ،یک بار،بر دوش انسان نیست. بلکه یک لطف ویک دریچه است. اگر خدا به من وشما اجازه نداده بود که با او حرف بزنیم،ما چه کار می کردیم؟اگر انسان اجازه نداشت زبان به دعا ومناجات باز کند،چه می کرد؟چطور می توانست روح تشنه و گرسنه ی خودش را اشباع کند؟چه چیزی غیر از انس با خدا می تواند این روح تشنه ی انسان را سیراب بکند؟

 نظر دهید »

قناعت

13 مهر 1390 توسط حقیقی

 -راحتی را از خودش وخانواده اش گرفته بود.جرات نمی کردند جایی بروندیا کسی را به خانه شان دعوت کنند.ممکن بود کسی چیز جدیدی خریده باشدوآنوقت همه باید بسیج می شدند تا آرامش برای مدت کوتاهی به خانواده بر گردد.

- از آن آدمهایی بود که زندگی برایش دردسر زیادی درست نمی کرد.راحت می گذراند.وقتی می پرسیدی،چطور اینقدر بیخیال طی می کنی؟می گفت:اگه به آنچه خدا داده قانع باشی،حساب وکتاب آخرتت را راحت کرده ای!

- همیشه می گفت: خدایا به داده و نداده ات شکر! توی دلم به او می خندیدم. می گفتم:نداده که دیگر شکر ندارد! مثلا می خواهد عقده هایش را تسلی دهد! وقتی پسرهای من معتاد شدند وبچه های او دکتر ومهندس، معنای شکرش را فهمیدم.

 1 نظر

رسالت علمی حوزه ها(گندم ونان)

09 مهر 1390 توسط حقیقی

بسیاری از مطالب اسلام همچون گندم است وهمینطوری قابل مصرف نیست.گندم را باید به نان تبدیل کنی تا قابل خوردن شود.

ما الان نسبت به مطالب اسلام سیلوهایمان پر است،اما نانواییهایمان به اندازه کافی نیست.این که صف نانواییها طولانی است به جهت کمبود گندم نیست،نانوا کم داریم.ان کسی که این گندم ها را بصورت نان در می اورد(عالم) است.

ما قران داریم قران سیلوی تمام مطالب است. روایات را هم خام نمی شود مصرف کرد وباید از کانال (اجتهاد)بگذرد.یک روایت را به تنهایی نمی شود ملاک کار قرار داد. روایات گاهی معارض دارد ،عام وخاص ،مطلق ومقید،محکم ومتشابه دارد،باید در ان اسیابها خرد شوند،بعد با ابهای تحقیق مخلوط شوند،بعد چانه هایی گرفته شود به اندازه فهم مردم وطبخ شود.ممکن است با بهترین گندم نانی بپزند که اگر بخورید زخم معده بگیرید. نمی شود گفت چون گندمش خوب است پس نانش هم خوب است.

 1 نظر

تبریک وتسلیت

31 خرداد 1390 توسط حقیقی

امروز سه شنبه 31 خرداد ماه مصادف با 18 رجب ،  سالگرد شهادت بزرگ مرد فکر وسیاست، شجاعت ودیانت شهید بزرگوار دکتر مصطفی چمران در جبهه دهلاویه در سال 1360 شمسی می باشد یادش گرامی راهش پر دوام .

 نظر دهید »

تهذیب نفس از گناه(پوست کندن)

22 خرداد 1390 توسط حقیقی

تربیت انسان، پیچیده است شما وقتی می خواهید فساد را از خود دور کنید،باید مثل پوست کندن حیوان یا تخم مرغ،یا پرتقال باشد.آدمهای ناشی وقتی پوست حیوان را می کنند، پوست به گوشت می چسبد.آدم وارد، جوری پوست حیوان را می کند که یک ذره  گوشت روی پوست نیست و یک ذره پوست هم روی گوشت نمی ماند. بچه هایی که می خواهند پرتقال پوست بگیرند،و بلد نیستند،دست خودشان را پرتقالی می کنند،تمام آب وعصاره پرتقال می رود، پوست هم تکه تکه می شود.یا بچه هایی که وارد نیستند چگونه تخم مرغ را پوست بگیرند،یا پوست به تخم مرغ می چسبد یا تخم مرغ به پوست ،وچقدر هم زشت می شود، اما کسی که وارد است ،چنان پوست می کند که اصلاً نه تخم مرغ را زخم می کند ونه چیزی از پوست به تخم مرغ می ماند.تازه شکلی زیبا هم پیدا می کند.

این فساد را هم که انسان می خواهد از خودش دور کند باید مثل تخم مرغ ،سالم پوست بکند،یعنی آن چنان از  میان این فساد بیرون آیدکه طراوتی داشته باشدآنچنان از گناه جدا بشود که ذره ای آلودگی پیدا نکرده باشد ریاضت ومجاهده با نفس اگر درست انجام بشود،انسان در عین حالی که ریاضت می کشد ،یک انسان زیبا ومعطر و نیرومند وخوشحال ومهذّب خواهد شد.

 نظر دهید »

آرزوهای دراز(دیوار زندان)

21 خرداد 1390 توسط حقیقی

انسان وقتی آرزوهایش کوتاه شد مثل این است که دیوار زندانش کوتاه باشد.آدم از دیوار کوتاه زندان می تواند فرار کند،اما اگر دیوار زندان بلند باشد،امکان فرار از آن نیست.آرزوها،میله های زندان انسان است،آرزوهادیواره زندان فکری انسان است.هر کس آرزویش طولانی تر باشد،دیواره زندان فکرش بلندتر است از این جهت فرار ونجات برایش میسّر نیست.مصیبتها کارش این است که بر این دیواره آرزو صدمه وارد می کند وگوشه ای از این دیوار را فرو می ریزد وانسانهایی که گاهی بعد از دوره ای از غفلت نجات پیدا می کنند از برکت مصیبتی است که توانسته صدمه ای به آن دیواره آرزویشان بزند وآنها را آزاد کند. پس مصیبت اگر دیواره آرزو را خراب می کند،آنکه از مصیبت دورتر است دیواره آرزویش  زخم نشده وفرار از آن مشکل تر است.

 نظر دهید »

بهتر است بدانیم

17 خرداد 1390 توسط حقیقی

یک ساعت عمر گذشته را به هیچ قیمتی نمی توان باز گرداند.اما با خرید یک کتاب می توان تجارت تمام عمر عقلای دنیا را تصرف کرد.

 نظر دهید »

حقارت دنیا(ذره بین)

16 خرداد 1390 توسط حقیقی

دنیا کوچک است،کم است،گذرا ومحدود است،غفلت ودنیا زدگی انسان،دنیا را در نظرش بزرگ جلوه می دهد.گاهی ذره بین روی یک کلمه می گذارید درشت و بزرگ می شود .وقتی انسان دل به دنیا می بندد آن محبتی را که به چیزی پیدا می کند آن چیز را در نظرش بزرگ می کند و خود انسان کوچک وحقیر می شود.

 نظر دهید »

دامهای گناه (تله وموش )

10 خرداد 1390 توسط حقیقی

خدا تله موش گیری گذاشته ،وقتی می خواهد خبیثها را گیر بیاورد،یک مشت شهوت می زندسریک تله انسانهای شهوتران مثل موش که سراغ بادام سوخته  و بادام بو داده و گردوی بو داده  میرود ودر تله می افتد ،دور شهوات جمع می شوند. خدا از لای سوراخ  فاسق را بیرون می کشد. این قدر شهوت را بو دار و جذاب می کند که همان طوری که گردووبوی گردو موش را وسوسه می کند ،جاذبه  شهوات  هم انسان خبیث را وسوسه می کند و انسان را بیرون می کشد ،چه شهوت جنسی باشد،چه شهوت شهرت ومحبوبیت،وشهوت برتری جویی و ریاست طلبی.

دیده اید که یک سر قلاب تله یک شاخه آزاد آهنی است و سر این را گردو می گذارند موش آ رام آرام می آید،این را گاز می زند. خیال می کند هیچ کس نفهمیده ومتوجه نشده.یک ذره بیشتر می خورد یواش یواش فنر از سر دیگر قلاب کنده می شود وروی گردن موش می افتد.

آدم فاسق هم می گوید:هیچکس نفهمیده،زنا کردم.هیچکس متوجه نشد،پس باز هم ادامه میدهم.خوب نتیجه اش چه می شود؟خودت توی تله افتادی ونابود شدی!دور تادورجهنم پراز شهوات است تا شهوترانانرا بسوی خویش بکشد وبه کام خود فرو برد.

 3 نظر

اندازه شوخی (نمک وغذا)

09 خرداد 1390 توسط حقیقی

مزاحی که ائمه(علیهم السلام)داشتند اندک بود،مثل نمک ،مزاحهایی که ما می کنیم،نه مثل یک ذره نمک،بلکه مثل یک قاشق نمک است،آن هم نمکهای درشت ونسابیده که دهان طرف را میگیریم ونمک را توی دهانش میکنیم.بعد هم میگوییم دهنش را ببند واین را قورت دهد.نمک وقتی زیاد شد می کشد وقتی کم باشد غذا را خوشمزه می کند خوش بر خوردی وخوش اخلاقی تا حدی که زندگی راخوش طعم کند خوب است.اگر خواست بیشتر بشود دیگر ضایع می شود.

فرض کنید بچه ای غذایی را که کم نمک بوده اصلا نتوانسته بخورد.مادرش آمده نمک را نشانش داده،یک خرده نمک داخلش ریخته خوشمزه شده است.می گوید حالا که مادرم اینقدر نمک ریخت اینقدر خوشمزه شد،دفعه دیگر برای اینکه غذا خوشمزه تر بشود یک قوطی نمک را در غذا می ریزد. وقتی می آورد ،می بیند دیگر اصلا نمی شود خورد.

مواظب باشیم بعضی چیزها کمش خوب است،زیادش خوب نیست.

 3 نظر

مدرسه علمیه مجتهده امین اصفهان(سطح دو)

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • درسایه رهبری
  • اخبار
    • فرهنگی
    • سیاسی
    • اخبار مدرسه
  • دست نوشته های طلاب
    • شعر
  • پایان نامه ها
  • بهتر است بدانیم
  • نکته های ناب
  • نکته های ناب
  • عکس
  • متفرقه
  • معرفي كتاب
  • حوزه وتبليغ در فضاي وب
  • مناجات
  • تمثیلات
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس