تربيت الهي
مرغابي را نگاه مي كني تميز ،پاك، نظيف ،خوب او شغلش اين است كه توي آب برود. خدا يك جوري پرش را درست كرده كه وقتي از آب در مي آيد،خود به خود خشك است.شما يك گنجشك را بيندازيد توي آب،بايد سه ساعت لاي حوله بگذاريد و گرمش كنيد،تا اين پرهايش خشك بشود.
ببنيد خدا مسائل مرغابي را در خودش گذاشته،كه آب در درونش نفوذ نكند.اين لجن مي خورد ولي تميز است.نوكش را تا آخر منقار مي كند وسط لجنها و كرم را در مي آورد و مي خورد،خوراكش همين كرم كثيف و آلوده است. اماپرش چقدر نظيف و تميز است.
انسان حظ مي كند وقتي نگاه به يك مرغابي مي كند،نگاه به راه رفتنش، نگاه به شنا كردنش،نگاه به وقارش،خوب چون اينها خود را به خدا سپرده اند،خدا هم اينها را در دستش گرفته و به اين خوبي آنها را ساخته است.
ما اگر خودمان را به دست خدا بدهيم،كمتر از يك مرغابي نيستيم.
برگرفته از تمثيلات اقاي حائري شيرازي
صفحات: 1· 2