نماز ،حرکت دل
نماز مثل ماشین است.شما این قدر استارت می زنید تا روشن شود. نماز استارتی است که می زنید.اگر زدید روشن نشد خسته می شوید دیگر نمی زنید نماز استارتی است که برای حیات انسان می زنید که روشن شود و بگیرد. قدیمها می آمدند هندل می زدند،این قدر هندل می زدند تا یک دفعه ماشین روشن می شد ،یکی که روشن بشود دیگر بس است،دیگر بعد از آن نمازت ،بعد از روشن شدن است که با دل زنده می خوانید.خود آن روشنی وادارت می کند که نمازبخوانی نماز برای این است که به انسان معنا بدهد و انسان را زنده کند.نماز ،یک بار،بر دوش انسان نیست. بلکه یک لطف ویک دریچه است. اگر خدا به من وشما اجازه نداده بود که با او حرف بزنیم،ما چه کار می کردیم؟اگر انسان اجازه نداشت زبان به دعا ومناجات باز کند،چه می کرد؟چطور می توانست روح تشنه و گرسنه ی خودش را اشباع کند؟چه چیزی غیر از انس با خدا می تواند این روح تشنه ی انسان را سیراب بکند؟