• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

حيات و مرگ (روز وشب)

04 دی 1390 توسط حقیقی

وقتي  كه دل زنده شود، مثل روز روشن مي شود. انسان در روز روشن ،سياه و سفيد برايش فرق دارد ،رنگها و نقش و نگارها را تشخيص مي دهد و اگر نور نباشد هيچ چيز را تشخيص نمي دهد، وقتي هم دل انسان مي ميرد ، انسان رنگ اعمال را تشخيص و تميز نمي دهد ، يعني فرق واجب و حرام را نمي فهمد،همانطوري كه اگر نور نباشد ،سياه و سفيد قابل تشخيص  نيست ،وقتي هم كه دل سياه شد، فرق بين كار بد و خوب را تشخيص نمي دهد . گاهي اوقات انسان فحش مي دهد ولي نمي فهمد يا به او فحش مي دهند ولي مي خندد. اين نشانۀ دل مردگي است.

  برگرفته از تمثيلات آيت اله حائري شيرازي

 نظر دهید »

خدايا چه بخورم

29 آذر 1390 توسط حقیقی

 از جمله دغدغه هاي انسان معاصر سلامتي جسمي اوست،با وجود اين همه تغيير و تحول و دخل و تصرف در بخش خوردنيها  و آشاميدنيها در غوغاي نو آوري صنايع غذايي و آشپزي مدرن راهي جزپناهندگي به پروردگار عليم و حكيم و رزاق نيست كه بايد خاضعانه و خالصانه از او طلب كنيم :"اللهمَ ارزقنا رزقاً حَلالاً طيباً واسعاً”

كتاب  خدايا چه بخورم  عنوان كتابي است از خانم زبيده خدايي در اين كتاب به خواص انواع خوردنيها و آيات و روايات در اين زمينه اشاره شده

مؤلف كتاب عوامل مهم سه گانه در شفايابي را اينگونه بيان مي كنند:

1_ باور قلبي و ايمان و اعتقاد به “شافي” بودن خداوند متعال.

2_يافتن علت بيماري كه خود در حكم كليد و رمز شفاست.

3_فعال ساختن و توانمند كردن ذهن بر شفا يابي و شفا بخشي.

خدايا چگونه شاد باشم عنوان ديگري ازتاليفات ايشان است.

 1 نظر

بينايي دل

29 آذر 1390 توسط حقیقی

بعضي  نابينا ها،نابينايي چشمشان آن قدر زياد است كه چيزي نمي بينند،پيش پايشان را هم نمي بيند، اما اگر چراغ را خاموش كني ،يك فرقي مي فهمند و مي گويند روشن يا خاموش شد. يا وقتي كه دستشان را مي گيريد و از آفتاب به سايه واز سايه به آفتاب مي بريد، متوجه مي شوند. بعضي نابينا ها سايه و آفتاب را هم نمي فهمند، تاريك و روشن را هم درك نمي كنند.

ما هم گاهي ، چشم دلمان اين قدر نابينا مي شود كه نمي توانيم تشخيص دهيم كه آيا خدا از ما راضي است يا نيست، در حالي كه اگر خدا از انسان راضي باشد قلبش روشن و اگر ناراضي باشد قلبش تاريك مي شود. گاهي انسان وقتي غيبت مي كند، احساس مي كند كه دلش گرفته شد اين همان اندازه اي است كه انسان سايه وروشن را درك مي كند. گاهي انسان غيبت مي كند ، اصلا  دلش هم تاريك نمي شود. تهمت مي زند ،ابداً رعشهء كلام هم پيدا نمي كند. خيلي راحت مي تواند تهمت بزند. گاهي انسان دروغ مي گويد و مضطرب هم نمي شود ،بعد هم پشيمان نمي شود.

اين چيست؟

اين يك نابينايي پيدا كرده كه سايه و آفتاب هم نمي فهمد. كارش سخت است.

گاهي انسان اينجور نيست . وقتي مثلا صحبت از خدا و خدمت با او مي شود واقعا احساس سبكي مي كند.وقتي صحبت دنيا و اينها ميشود ، احساس سنگيني مي كند و خودش بدش مي آيد. اين آدم مؤ من است كه اينطور است.

روايت داريم  از رسول اكرم (ص) كه مي فرمايند: “مَن سَرَهْ حَسَناتُه وَ سائَتُه سَيّئاتُهُ فَذلِكَ المؤمنُ حقّا “

هر كس بدي هايي كه كرده ناراحتش كند و خوبيهايي كه كرده دلش را روشن كند، اين مؤمن حقيقي است.

پس شكر كنيد خدا را ، كه اگر يك وقت غيبت كرديد احساس مي كنيد از خودتان بدتان مي آيد، يا مثلا دفاع از مؤمني كرديد احساس مي كنيد مثل اينكه باري را زمين گذاشتيد و سبك شديد. اين از علامات مؤمن است كه خوب و بد را بفهمد .

انسان  وقتي كه يك مقداري ايمانش قويتر شد مؤمن و غير مؤمن برايش فرق مي كند. مثلا وقتي كه مؤمن مي آيد دلش شاد مي شود ، وقتي غير مؤمن مي آيد يك خورده دلش مي گيرد. گاهي بعضي از اين هم بالاترند مؤمن تا مؤمن برايشان فرق مي كند. بعضي از مؤمنين هستند كه وقتي اينها را مي بيند، قلبش روشن مي شود. اينها مراتب دارد.

( بر گرفته از كتاب تمثيلات آيت اله حائري شيرازي)

 2 نظر

حضور عشق

28 آذر 1390 توسط حقیقی

در ايام غم واندوه شهادت مولا وسرورمان امام عاشقان حسين ابن علي(ع) برو بچه هاي خوب مدرسه مجتهده دور هم جمع مي شوند و با سوز دل زيارت عاشورا را زمزمه مي كنند عاشورايي كه اگر نبود انسانيتي هم نبود. شور وعشق طلاب مدرسه وقتي دو چندان شد كه پرچم گنبد اقا قمر بني هاشم با حس عجيبش وارد محفل عاشقان حسيني شد روز خوب وبياد ماندني از نظر معنوي براي همگان بود. خدا را شاكريم كه محبت حسين واولادش را در جاي جاي وجودمان قرار داده اللهمَ اجعلنيَ عِندكَ وَجيها بالحسين عليه السلام فِي الدنيا و الاخِره

 نظر دهید »

باران عشق

07 آذر 1390 توسط حقیقی

باز باران با ترانه مي خورد بر بام خانه

يادم آرد كربلا را دشت پر خون و بلارا

كودكان تشنه وآن خيمه ها را

رأسهاي عاشق از تن جدارا

باز باران با ترانه مي خورد بر بام خانه

يادم آرد جبهه ها را دشتهاي پر بلا را

نوجوانان عزيز و بي ريا را

نو سَبيلان و محبان خدا را

كه سپر كردند در ياري حق آن سينه ها را

باز باران با ترانه مي خورد بر بام خانه

پيرزن تنها نشسته كنج آن ويرانه خانه

دستهاي پينه بسته چشم كم سو ،دل شكسته

دو پسر را در ميان جبهه ها از دست داده

زندگيش پر ز عشق و بندگي اما چه ساده

باز باران با ترانه مي خورد بر بام خانه

مادري در كنج خانه كه ندارد از شهيدش يك نشانه

اي جوانان وطن هوشيار باشيد

با شياطين جهان آماده پيكار باشيد

شعر از خانم مريم السادات صادقي


 

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
  • ...
  • 12
  • ...
  • 13
  • 14
  • 15
  • ...
  • 16
  • ...
  • 17
  • 18
  • 19
  • ...
  • 24

مدرسه علمیه مجتهده امین اصفهان(سطح دو)

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • درسایه رهبری
  • اخبار
    • فرهنگی
    • سیاسی
    • اخبار مدرسه
  • دست نوشته های طلاب
    • شعر
  • پایان نامه ها
  • بهتر است بدانیم
  • نکته های ناب
  • نکته های ناب
  • عکس
  • متفرقه
  • معرفي كتاب
  • حوزه وتبليغ در فضاي وب
  • مناجات
  • تمثیلات
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس