در وادی عرفان
در مراسم عروسی غذا کم آمده بود. پدر داماد به آشپز گفت :نمی خواهد به کسی بگویی خودم مشکل را حل می کنم. آن وقت خودش آمد توی
حیاط و یک به یک بعضی مهمانها را کنار می کشید و آهسته به او می گفت :تو از خودمانی نمی خواهد بروی توی اتاق سر سفره ی غذا .آن مهمان
هم همین حرف چنان برایش لذیذ بود که نه تنها دیگر شام نمی خواست بلکه در اثر آن سر فراز می شد و قد می کشید.قربان آن معصیتی که در
قیامت پیامبر (ص) به خاطر آن به شخص بگوید تو از خودمانی و او را شفاعت کند. در قیامت هیچ کس حتی انبیای سلف نجات ندارند مگر به شفاعت
محمد وآل محمد(صلی الله علیه و آله)
برگرفته از کتاب مصباح الهدی ،سخنان عارف برجسته حاج اسماعیل دولابی